فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 95
مدامم مست مي دارد نسيم جعد گيسويت ، خرابم مي کند هر دم فريب چشم جادويت پس از چندين شکيبايي شبي يا رب توان ديدن ، که شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت سواد لوح بينش را عزيز از بهر آن دارم ، که جان را نسخه اي باشد ز لوح خال هندويت تو گر خواهي که جاويدان جهان يک سر بيارايي ، صبا را گو که بردارد زماني برقع از رويت و گر رسم فنا خواهي که از عالم براندازي ، برافشان تا فروريزد هزاران جان ز هر مويت من و باد صبا مسکين دو سرگردان بي حاصل ، من از افسون چشمت مست و او از بوي گيسويت
زهي همت که حافظ راست از دنيي و از عقبي
،
نيايد هيچ در چشمش بجز خاک سر کويت
تعبیر:
اراده ات بسیار قوی است و با آن می توانی دنیا را زیر و رو کنی. همه چیز را زیبا می بینی و از این دید خود راضی هم هستی. زیبایی ها آنقدر تو را مست کرده که به خزان فکر نمی کنی. گاهی خود را مثل باد سبک می دانی و دلت می خواهد همراه آن سرگردان باشی ولی این خیالات برایت ثمری ندارد پس اراده ی قوی خویش را به کار برده، دنیا و آخرت خود را بساز.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 445
تو را که هر چه مراد است در جهان داري ، چه غم ز حال ضعيفان ناتوان داري بخواه جان و دل از بنده و روان بستان ، که حکم بر سر آزادگان روان داري ميان نداري و دارم عجب که هر ساعت ، ميان مجمع خوبان کني ميانداري بياض روي تو را نيست نقش درخور از آنک ، سوادي از خط مشکين بر ارغوان داري بنوش مي که سبکروحي و لطيف مدام ، علي الخصوص در آن دم که سر گران داري مکن عتاب از اين بيش و جور بر دل ما ، مکن هر آن چه تواني که جاي آن داري به اختيارت اگر صد هزار تير جفاست ، به قصد جان من خسته در کمان داري بکش جفاي رقيبان مدام و جور حسود ، که سهل باشد اگر يار مهربان داري به وصل دوست گرت دست مي دهد يک دم ، برو که هر چه مراد است در جهان داري
چو گل به دامن از اين باغ مي بري حافظ
،
چه غم ز ناله و فرياد باغبان داري
تعبیر:
از لحظات عمر کمال استفاده را ببر. مراقب باش تا با اعمال و رفتارت دیگران را از خود نرنجانی. در مقابل رنج و مشکلات، استقامت کن. ناله و شکایت از دوران فایده ای ندارد. خودخواهی را رها کن تا بدانی که دیگران هم تو را دوست دارند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 181
بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند ، که به بالاي چمان از بن و بيخم برکند حاجت مطرب و مي نيست تو برقع بگشا ، که به رقص آوردم آتش رويت چو سپند هيچ رويي نشود آينه حجله بخت ، مگر آن روي که مالند در آن سم سمند گفتم اسرار غمت هر چه بود گو مي باش ، صبر از اين بيش ندارم چه کنم تا کي و چند مکش آن آهوي مشکين مرا اي صياد ، شرم از آن چشم سيه دار و مبندش به کمند من خاکي که از اين در نتوانم برخاست ، از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند
باز مستان دل از آن گيسوي مشکين حافظ
،
زان که ديوانه همان به که بود اندر بند
تعبیر:
با تمام وجود به هدف خود پایبند باش و آن را رها نکن. به کمک خداوند امید داشته باش تا مأیوس و نا امید نشوی. صبر و تحمل داشته باش و استقامت کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 232
بر سر آنم که گر ز دست برآيد ، دست به کاري زنم که غصه سر آيد خلوت دل نيست جاي صحبت اضداد ، ديو چو بيرون رود فرشته درآيد صحبت حکام ظلمت شب يلداست ، نور ز خورشيد جوي بو که برآيد بر در ارباب بي مروت دنيا ، چند نشيني که خواجه کي به درآيد ترک گدايي مکن که گنج بيابي ، از نظر ره روي که در گذر آيد صالح و طالح متاع خويش نمودند ، تا که قبول افتد و که در نظر آيد بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر ، باغ شود سبز و شاخ گل به بر آيد
غفلت حافظ در اين سراچه عجب نيست
،
هر که به ميخانه رفت بي خبر آيد
تعبیر:
دل به لذت زودگذر دنیوی نبند. بلندپرواز نباش. اراده ای قوی می تواند تو را به آرزوهایت برساند. به خداوند توکل کن و از او مدد بجوی تا آرامش خاطر داشته باشی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 434
اي دل مباش يک دم خالي ز عشق و مستي ، وان گه برو که رستي از نيستي و هستي گر جان به تن ببيني مشغول کار او شو ، هر قبله اي که بيني بهتر ز خودپرستي با ضعف و ناتواني همچون نسيم خوش باش ، بيماري اندر اين ره بهتر ز تندرستي در مذهب طريقت خامي نشان کفر است ، آري طريق دولت چالاکي است و چستي تا فضل و عقل بيني بي معرفت نشيني ، يک نکته ات بگويم خود را مبين که رستي در آستان جانان از آسمان مينديش ، کز اوج سربلندي افتي به خاک پستي خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد ، سهل است تلخي مي در جنب ذوق مستي
صوفي پياله پيما حافظ قرابه پرهيز
،
اي کوته آستينان تا کي درازدستي
تعبیر:
به هدف و مقصود خود ایمان داشته باش و دست از سعی و تلاش بر ندار. خودخواه و خودپسند نباش تا بتوانی به نتایج بهتری برسی. به توانایی های خود اعتقاد داشته باش و از بروز مشکلات و ناملایمات نترس.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 162
خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد ، که در دستت بجز ساغر نباشد زمان خوشدلي درياب و در ياب ، که دايم در صدف گوهر نباشد غنيمت دان و مي خور در گلستان ، که گل تا هفته ديگر نباشد ايا پرلعل کرده جام زرين ، ببخشا بر کسي کش زر نباشد بيا اي شيخ و از خمخانه ما ، شرابي خور که در کوثر نباشد بشوي اوراق اگر همدرس مايي ، که علم عشق در دفتر نباشد ز من بنيوش و دل در شاهدي بند ، که حسنش بسته زيور نباشد شرابي بي خمارم بخش يا رب ، که با وي هيچ درد سر نباشد من از جان بنده سلطان اويسم ، اگر چه يادش از چاکر نباشد به تاج عالم آرايش که خورشيد ، چنين زيبنده افسر نباشد
کسي گيرد خطا بر نظم حافظ
،
که هيچش لطف در گوهر نباشد
تعبیر:
به هدف و مقصودت خواهی رسید. آن را غنیمت بدان. قدر آن را بدان زیرا آسان بدست نیامده است. در روزگار خوشی به یاد دیگران باش و از خداوند سپاسگزاری کن تا همیشه به تو کمک کند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 149
دلم جز مهر مه رويان طريقي بر نمي گيرد ، ز هر در مي دهم پندش وليکن در نمي گيرد خدا را اي نصيحتگو حديث ساغر و مي گو ، که نقشي در خيال ما از اين خوشتر نمي گيرد بيا اي ساقي گلرخ بياور باده رنگين ، که فکري در درون ما از اين بهتر نمي گيرد صراحي مي کشم پنهان و مردم دفتر انگارند ، عجب گر آتش اين زرق در دفتر نمي گيرد من اين دلق مرقع را بخواهم سوختن روزي ، که پير مي فروشانش به جامي بر نمي گيرد از آن رو هست ياران را صفاها با مي لعلش ، که غير از راستي نقشي در آن جوهر نمي گيرد سر و چشمي چنين دلکش تو گويي چشم از او بردوز ، برو کاين وعظ بي معني مرا در سر نمي گيرد نصيحتگوي رندان را که با حکم قضا جنگ است ، دلش بس تنگ مي بينم مگر ساغر نمي گيرد ميان گريه مي خندم که چون شمع اندر اين مجلس ، زبان آتشينم هست ليکن در نمي گيرد چه خوش صيد دلم کردي بنازم چشم مستت را ، که کس مرغان وحشي را از اين خوشتر نمي گيرد سخن در احتياج ما و استغناي معشوق است ، چه سود افسونگري اي دل که در دلبر نمي گيرد من آن آيينه را روزي به دست آرم سکندروار ، اگر مي گيرد اين آتش زماني ور نمي گيرد خدا را رحمي اي منعم که درويش سر کويت ، دري ديگر نمي داند رهي ديگر نمي گيرد
بدين شعر تر شيرين ز شاهنشه عجب دارم
،
که سر تا پاي حافظ را چرا در زر نمي گيرد
تعبیر:
ریا و دروغ را رها کن تا اعتماد مردم را جلب کنی. صداقت و درستی را پیشه ی خود ساز تا بهتر به هدف خود دست یابی. دوستان و ناصحان خیراندیش را از خود نرنجان زیرا در هر کار به کمک فکری دیگران احتیاج پیدا می کنی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 324
گر چه افتاد ز زلفش گرهي در کارم ، همچنان چشم گشاد از کرمش مي دارم به طرب حمل مکن سرخي رويم که چو جام ، خون دل عکس برون مي دهد از رخسارم پرده مطربم از دست برون خواهد برد ، آه اگر زان که در اين پرده نباشد بارم پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب ، تا در اين پرده جز انديشه او نگذارم منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن ، از ني کلک همه قند و شکر مي بارم ديده بخت به افسانه او شد در خواب ، کو نسيمي ز عنايت که کند بيدارم چون تو را در گذر اي يار نمي يارم ديد ، با که گويم که بگويد سخني با يارم
دوش مي گفت که حافظ همه روي است و ريا
،
بجز از خاک درش با که بود بازارم
تعبیر:
امیدوار باش. سختی ها و مشکلات را تحمل کن و به هدف خود ایمان داشته باش. سختکوش و مقاوم باش. در کارها ایمان و صداقت داشته باش تا اعتماد مردم را به خود جلب کنی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 321
هر چند پير و خسته دل و ناتوان شدم ، هر گه که ياد روي تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا ، بر منتهاي همت خود کامران شدم اي گلبن جوان بر دولت بخور که من ، در سايه تو بلبل باغ جهان شدم اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود ، در مکتب غم تو چنين نکته دان شدم قسمت حوالتم به خرابات مي کند ، هر چند کاين چنين شدم و آن چنان شدم آن روز بر دلم در معني گشوده شد ، کز ساکنان درگه پير مغان شدم در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت ، با جام مي به کام دل دوستان شدم از آن زمان که فتنه چشمت به من رسيد ، ايمن ز شر فتنه آخرزمان شدم من پير سال و ماه نيم يار بي وفاست ، بر من چو عمر مي گذرد پير از آن شدم
دوشم نويد داد عنايت که حافظا
،
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم
تعبیر:
صبر، کلید پیروزی است. عاقبت به هدف و مراد خود می رسی. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمت های خود را از تو دریغ نکند. آنچه خدا بخواهد همان می شود. سرنوشت خوبی در انتظار تو است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 259
منم که ديده به ديدار دوست کردم باز ، چه شکر گويمت اي کارساز بنده نواز نيازمند بلا گو رخ از غبار مشوي ، که کيمياي مراد است خاک کوي نياز ز مشکلات طريقت عنان متاب اي دل ، که مرد راه نينديشد از نشيب و فراز طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق ، به قول مفتي عشقش درست نيست نماز در اين مقام مجازي بجز پياله مگير ، در اين سراچه بازيچه غير عشق مباز به نيم بوسه دعايي بخر ز اهل دلي ، که کيد دشمنت از جان و جسم دارد باز
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
،
نواي بانگ غزل هاي حافظ از شيراز
تعبیر:
با صبر و تحمل می توانی از گرداب مشکلات رها شوی. نا امید و مأیوس نباش. روزگار در کنار سختیها، پیروزی و شادمانی را نیز به همراه دارد. فقط با ایمان و اخلاص می توانی به آرزوهای خود دست یابی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 61
صبا اگر گذري افتدت به کشور دوست ، بيار نفحه اي از گيسوي معنبر دوست به جان او که به شکرانه جان برافشانم ، اگر به سوي من آري پيامي از بر دوست و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار ، براي ديده بياور غباري از در دوست من گدا و تمناي وصل او هيهات ، مگر به خواب ببينم خيال منظر دوست دل صنوبريم همچو بيد لرزان است ، ز حسرت قد و بالاي چون صنوبر دوست اگر چه دوست به چيزي نمي خرد ما را ، به عالمي نفروشيم مويي از سر دوست
چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
،
چو هست حافظ مسکين غلام و چاکر دوست
تعبیر:
در انتظار خبری از کسی هستی که برایت مهم است و در اضطراب به سر می بری. نا امید نباش. به زودی خبرهای خوبی به تو خواهد رسید.
فال حافظ روزانه سه شنبه 24 تیر 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 149
دلم جز مهر مه رويان طريقي بر نمي گيرد ، ز هر در مي دهم پندش وليکن در نمي گيرد خدا را اي نصيحتگو حديث ساغر و مي گو ، که نقشي در خيال ما از اين خوشتر نمي گيرد بيا اي ساقي گلرخ بياور باده رنگين ، که فکري در درون ما از اين بهتر نمي گيرد صراحي مي کشم پنهان و مردم دفتر انگارند ، عجب گر آتش اين زرق در دفتر نمي گيرد من اين دلق مرقع را بخواهم سوختن روزي ، که پير مي فروشانش به جامي بر نمي گيرد از آن رو هست ياران را صفاها با مي لعلش ، که غير از راستي نقشي در آن جوهر نمي گيرد سر و چشمي چنين دلکش تو گويي چشم از او بردوز ، برو کاين وعظ بي معني مرا در سر نمي گيرد نصيحتگوي رندان را که با حکم قضا جنگ است ، دلش بس تنگ مي بينم مگر ساغر نمي گيرد ميان گريه مي خندم که چون شمع اندر اين مجلس ، زبان آتشينم هست ليکن در نمي گيرد چه خوش صيد دلم کردي بنازم چشم مستت را ، که کس مرغان وحشي را از اين خوشتر نمي گيرد سخن در احتياج ما و استغناي معشوق است ، چه سود افسونگري اي دل که در دلبر نمي گيرد من آن آيينه را روزي به دست آرم سکندروار ، اگر مي گيرد اين آتش زماني ور نمي گيرد خدا را رحمي اي منعم که درويش سر کويت ، دري ديگر نمي داند رهي ديگر نمي گيرد
بدين شعر تر شيرين ز شاهنشه عجب دارم
،
که سر تا پاي حافظ را چرا در زر نمي گيرد
تعبیر:
ریا و دروغ را رها کن تا اعتماد مردم را جلب کنی. صداقت و درستی را پیشه ی خود ساز تا بهتر به هدف خود دست یابی. دوستان و ناصحان خیراندیش را از خود نرنجان زیرا در هر کار به کمک فکری دیگران احتیاج پیدا می کنی.